ساختار آموزشوپرورش عصر صفوی با مرکزیت اصفھان
کد مقاله : 1062-CNF
نویسندگان
محمد حسین جعفری1، علی عزیزیان *2، کاوه اسپنانی3
1دانشجوی رشته آموزش تاریخ دانشگاه فرهنگیان علامه طباطبایی لرستان
2استادیار گروه تاریخ پردیس علامه طباطبایی لرستان
3دانشجوی کارشناسی آموزش تاریخ دانشگاه علامه طباطبایی لرستان
چکیده مقاله
نقش ساختاری آموزش و پرورش و بھ عبارت بھتر رویکرد تعلیم و تربیت، بھ طور بالقوه یکی از محوری ترین و تعیین کننده ترین نھادھای اجتماعی در تحقق توسعھ کشور بھ حساب میآید. یکی از اساسی ترین وظایف ھر نظام تربیتی ارایھ تصویری روشن از انسان مطلوب است و گویاترین شاھد بر ضرورت وجود یک نظام آموزشی، توجھ بھ آینده است. آموزش و پرورش فرزندان، نخست در خانھ و خانواده بھ صورت ھای تقلیدی و تلقینی از کھن ترین روزگار وجود داشتھ و بھ دلیل داشتن بار فرھنگی و ارزشی، نوزادان را برای زندگی در جامعھ گسترده پرورش داده و بی تردید چگونگی اوضاع اجتماعی، در کیفیت و تحقق آن دخالت تام داشتھ است. با روی کار آمدن سلسلھ صفویھ، ایران از استقلال »ملی« برخوردار گردید. حکومت صفویھ نھادھای فرھنگی را بر پایھ تشیع خاص قزلباش بھ خدمت خود در آورد کھ باعث شد فرھنگ )ھنر و اندیشھ و آموزش( پویایی لازم را از دست بدھد و توسعھ و پیشرفت فقط در پاره ای عناصر مادی فرھنگ )معماری و ھنرھای تزیینی( جلوهگر شود. پس از رسمی شدن تشیّع در ایران عصر صفویھ، »مدرسھ« بھ مھمترین نھاد آموزش در خدمت این مذھب رسمی بدل گردید، اما پرسش این است کھ چنین نھاد آموزشی در علوم دینی وغیردینی آن روزگار چھ تأثیری گذاشت؟
کلیدواژه ها
آموزش و پرورش، تعلیم و تربیت، سلسلھ صفویھ، نھادھای فرھنگی، تشیّع.
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر